کد مطلب:303559 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

در ازدواج تحمیل جایز نیست
با آن كه همه می دانیم كه خداوند تعالی پدر را ولی و صاحب اختیار فرزند قرار داده است اما نه ولایت مطلقه و همه جانبه، از این روی در اسلام هیچكس حق ندارد به بهانه ولایت نسبت به زیردست خود زور بگوید یا او را وادار به كاری كند كه صلاح او نباشد اسلام در امر ازدواج به ولیّ فرزند دستور می دهد كه تا آنجا كه می تواند راهنمایی كند و آنچه به صلاح فرزند است بیان نماید و در عین حال به فرزند حق انتخاب داده است زیرا او باید زندگی كند و یك عمر با كسی رفیق راه شود اگر او را پسند نكند و دلش او را نخواهد هرگز طعم زندگی برای آن دو شیرین نخواهد شد از این جهت پیامبر (ص) فرمود با دخترم در این زمینه صحبت می كنم و نتیجه را به شما اعلام می نمایم.

رسول خدا (ص) به خانه آمد دخترش فاطمه را صدا زد دخترم: ان علی بن ابیطالب ممن عرفت قرابته و فضله فی الاسلام وانی سالت ربی ان یزوجك خیر خلقه و اَحبَّهُمْ الی الله [1] .

علی را می شناسی و خویشاوندی او و فضل و مرتبه اش را در اسلام می دانی من از خدای خویش خواسته ام كه بهترین فرد و محبوترین خلق او تو را ازدواج نماید اینك مردی تو را خواستگاری كرده است كه از هركس به ما نزدیكتر و به نزد خدا محبوبتر است یعنی علی علیه السلام نظرت را درباره این خواستگاری اعلام كن.

صورت فاطمه از شرم سرخ گردید و پیشانیش عرق كرد سربزیر انداخت و سكوت كرد در این موقع رسول خدا (ص) از جا برخاست و تكبیر گفت و فرمود: الله اكبر سكوتها اقرارها. سكوت دخترم فاطمه نشانه رضایت و اقرار است.

آری دین اسلام در احراز رضایت دختر برای ازدواج، سكوت او را كافی می داند زیرا زن اگر نخواهد مانعی ندارد كه صریحاً مخالفت كند ولی اگر بخواهد شرم و حیا به او اجازه نمی دهد كه صریحاً اعلام نماید.

او با همین سرمایه بزرگ و پوشش آسمانی می تواند پاكی و طهارت خود را برای همیشه حفظ كند.

رسول خدا (ص) به علی (ع) مژده داد.

رسول خدا (ص) صبحگاهان برای اینكه علی را به رضای فاطمه بشارت دهد كسی را به دبنال او فرستاد و علی (ع) نیز حضور یافت.

پیامبر (ص) به علی (ع) فرمود: پسر عموی عزیز فرشته خدا به نزدم آمد و مرا به تزویج آسمانی شما دو نفر آگاه كرد فابشر یا علی ان الله عزوجل اكرمك كرامة لم یكرم بمثلها احداً و ان الله تعالی اذا اكرم و لیه و احبه اكرمه بما لاعین رات و لا اذن سمعت. [2] .

بشارت باد بر تو یا علی خداوند بزرگ تو را كرامتی فرمود كه به هیچكس همانند آن ننموده است و خدای بزرگ چون بخواهد دوستش را مورد تكریم قرار دهد به چیزی او را گرامی خواهد داشت كه هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده باشد.

علی علیه السلام به منظور تشكر از این موهبت الهی گفت:رب اوزعنی ان اشكر نعمتك التی انعمت علیّ و علی والِدیّ و ان اعمل صالحاً ترضیه واصلح لی فی ذریتی.

پروردگارا مرا یاری كن تا شكر نعمتی را كه به من عطا فرمودی به جای آورم...

آنگاه رسول خدا (ص) از علی علیه السلام پرسید: گفتی از مال دنیا جز زره و شمشیر و شتر چیزی نیندوخته ای اما شمشیر مورد نیاز تست در میدان های نبرد و جهاد در راه خدا اما شتر وسیله آبیاری نخلستانها و در سفر هم مركب سواری تو و هم حمل كننده بارهای گران است. اما زره گرچه در شعله های آتش جنگ ضرورت پیدا می كند اما آن كس كه از مرگ نمی ترسد به آن محتاج نمی شود، با فروش آن برای آن كه كار ازدواج با فاطمه صورت بگیرد ما خشنود می شویم تو نیز ای علی خشنود باش.

در مناقب می نویسد زمانی كه حضرت علی (ع) برای خواستگاری به منزل رسول خدا (ص) شرفیاب شده بود جبرئیل بر پیامبر (ص) نازل شده و خبر عقد فاطمه را به علی در آسمان گزارش می دهد و رسول خدا اینگونه به علی علیه السلام می فرماید: ای علی شاد باش تو را بشارت می دهم كه پروردگار من در آسمان عقد فاطمه را برای تو انجام داده و جبرئیل به من گفت: ابشر یا محمد باجتماع الشمل وطهارةالنسل فقلت و ماذاك ایها الملك؟ فقال یا محمد اخوك فی الدنیا و ابن عمك فی النسب علی بن ابیطالب. [3] .

بشارت باد بر تو كه لطف خدا شامل حال همه شما خاندان جلیل نبوت گردیده و نسل پاك و مطهر مخصوص شما خانواده است من گفتم ای فرشته وحی آن كیست كه (نسل من از او به هم خواهد رسید؟) گفت ای محمد آن كس برادر تو در دنیا است و در نسب پسر عمت علی بن ابیطالب است.

سپس جبرئیل گفت: ای رسول خدا، خداوند امر فرمود بهشت را زینت كنند و درختان بهشت میوه آورده، و حوریان بهشتی جمال خود را با نورها آرایش كردند فرشتگان در حوالی بیت المعمور جمع شدند و منبری از نور كه حضرت آدم بر آن بالا رفت نصب نمودند آنگاه جبرئیل گفت بر من چنین وحی شد:

قد زوجت امتی بنت محمدبن عبدالله الی علی بن ابیطالب فعقدت عقدالنكاح و اشهدت علی ذلك الملائكة اجمعین علی تزویج علّیٍ من فاطمة امر شجرة طوبی بنثر حملها. [4] .

خطبه ازدواج حضرت زهراعلیهاسلام و علی علیه السلام در آسمانها خوانده شد.

خدا فرمود: من عقد بستم كنیزك خود فاطمه را به علی بن ابیطالب و تو نیز برای فرشتگان، عقد نكاج را بخوان، جبرئیل گفت: من نیز عقدنكاح را بر فراز منبر نور خواندم و ملائكه را شاهد ازدواج قرار دادم پس از اتمام عقد به درخت طوبی امر شد میوه خود را نثار بر ملائكه كند درخت طوبی تكانی خورد و میوه اش را ریخت ملائكه و حورالعین برچیدند و به آن افتخار كردند كه از نثار عقد ازدواج فاطمه و علی برخوردار شدیم و آنگاه جبرئیل به رسول خدا عرض كرد اینك مامورم كه به شما ابلاغ كنم تا در زمین نیز عقد ازدواج میان فاطمه و علی را منعقد نمایی.


[1] چهارده معصوم /257.

[2] فاطمه / 90.

[3] فاطمةالزهرا /274.

[4] تاريخ يعقوبي ج 42/2 فاطمةالزهرا، /275.